ناخدای عشق

ساخت وبلاگ
كاش رويائي مرا بخواندكاش آرزوئي چنين شيرين بر خاك اقليم حقيقت بوسه زندبه دنبالت مي دوم اي همه روياي من چون بادباكي در آسمان و مشتاق كودكي چون منصياد اين روياي شيرين شدماي شيرين صيد عالم من به تمناي تو شدمبه هفت دريا مي زنم و نهراسم ز هيچ طوفان و غرقه فناتن دهم به تازيانه بي مهري و صورت به سيلي جفاتا باز مرا خواند آن شيرين روياي روزگارمتو را گويم محبوب ديرينم و شيرين يارممرا باز خوان اي همه فرياد دلدادگي و عشقيزدانم دهد تحفه شيرين پرديسش آري عشق و عشق#شعر #شعرها #شعر_عاشقانه #شعر_كوتاه #شعرسپيد #شعرا #شعرفارسی #شعرمعاصر ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 181 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

ياد آوريم مرگ رابه جستجوي حسرت رهسپار زيارت مي شويمنفرين و دشنام نقل دهانمان و كام را با آن شيرين كنيمچه شهوتي داريم براي غمگساريعشق مال شكم سير و كافري را در گرسنگي جسته ايمما ره گم كرده ايم و مي خواهيم كه راهنما باشيمما خالق دوزخ و اهريمنيم و مي خواهيم ساكن پرديس و جوي عسلش باشيمطعم عسل را به ياد داريم كه اين گونه عاشق تلخي انديشه و گفتار و كرداريم؟قهوه ما قجري مزه اي داردجاي پاك كردن كينه دل را پاك كرده ايمما ره گم كرده ايمره عشق درياي عشقكجاست وقتي محبوس جزيره ترس و تنهايي شديم؟عاشقانه هايمان در سكوت به دار نسيان سپرده شدند و ما حيران پرديس و خانه دوست به ناكجا آباد ادعا رفته ايمدستهائي كه مي زند بر سر عشق و مهر رو به آسمان كدامين خدا دراز مي شود؟ ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 172 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

عشق را ورق زده ام برگ به برگعشق را نوشته ام خط به خطآواره عشق شده ام كوچه به كوچه و محله به محله و شهر به شهرعشق را به انتظار نشستم به هر طلوعي كه به غروبي رسيد. و از هر تاريكي تا به سپيده اي دگردستهايم بي هيچ خستگي مي نويسند ز تو اي عشقمي نگارم تا شايد ز اين همه قصه باور عشق برون آيد چون جوجه ققنوس ز خرمن إتشدلم مي تپد و غرقه شود و باور كند تا پر سيمرغ عشق آتش گيردشير خفته خيالم به انتظار مي نشيند تا ديوانه و مجنون سماع عاشقانه اي كند و بخواند با دلبر جانان و همه جانان محبوبروياي تو را ديدم اي عشقكابوست را به ستيزم تا شكست دهم هجر رامن در اين شب و تنهايي به جستجوي مهر چشم نبندمتا طلوع كند زيباترين طليعه عالمآري عشق تو را گويم كه در پرنيان خيال خفته اي و من فقط تو را صدا مي زنم تا شايد گرماي وجودم ز آتش و نور عشق تو شعله زنداي عشق با تو گويم بازبا تو است زيباترين رازتو را ورق زنم برگ به برگتو را نويسم خط به خطتو را تمنا كنم دم به دممستم كن ز مي حضورتاي عشقاي عشق ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : عشق ورقص, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 175 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

زير باران كه مي رويياد مي گيري اشك ريختن عيب نيستحتي اگر آسمان باشيياد مي گيري كه اشك زودتر ديده مي شودحتي اگر ز آسمان پهناور بيايدياد مي گيري كه اشك تاثير داردچه باران باشد كه خيست مي كند چه اشكت باشد كه ديوانه ات مي كندزير باران ياد مي گيري كه بايد ببخشيحتي اگر پر اشك باشيباران باشيزير باران باور مي كنيبوسه را چون حكايت قطره هايي كه بر تن و صورت مي خورد غرقه شور و شوق مي شويزير باران عشق بازي را باور مي كنمچون هم آغوشي ابر و آسمانزير باران عشق را باور كني چون مي دانيبخشيدن است كه عشق را باراني كندخود را ببخش زير بارانهر كس و هر چيز را بسپار به بارانعاشق شوبه شوق بارانبه رسم بارانبه شور بارانزير باران عاشقمآريعاشق#باران #بارانی "عشق#باران_عشق #باران☔ #باران_عاشقی ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : زير باران بايد رفت,زير باران بايد رفت سهراب سپهريي,زیر باران باید رفت,زیر باران,زیر باران بیا قدم بزنیم, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 174 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

من و شب و تنهاييگوشه اي نشستم به تمناي آوائيشايد ترنمي كه بشكند اين همه سكوت و كند بلوائيفرياد زند در اين شهر پر غوغا و سراسر ز جدائيهنوز باشد دل و قلبي كه كند نجوائيتا براي عشق و وفاداري بسازد ماوائيسرائي كه رنگ عشقش باشدو همه روزمرگي را كند معنائييادمان آورد كه دل را نعمتمان داد خدائيپروردگارم در اين شب و تنهايي و شهر بهت زده كجائي؟يار كجاست تا در ره حضورش شوم فدائيمحبوبم اي يار در هجر تو دلم را باشد غوغائيدانم كه ارمغان بهشت روي زمينم هست يار با وفائي دوست دارم معشوق كه مرا باشي دم مسيحائي ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : من و شب تنهایی,منو شب و تنهایی,من شب تنهایی, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 191 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

من و شب و تنهاييگوشه اي نشستم به تمناي آوائيشايد ترنمي كه بشكند اين همه سكوت و كند بلوائيفرياد زند در اين شهر پر غوغا و سراسر ز جدائيهنوز باشد دل و قلبي كه كند نجوائيتا براي عشق و وفاداري بسازد ماوائيسرائي كه رنگ عشقش باشدو همه روزمرگي را كند معنائييادمان آورد كه دل را نعمتمان داد خدائيپروردگارم در اين شب و تنهايي و شهر بهت زده كجائي؟يار كجاست تا در ره حضورش شوم فدائيمحبوبم اي يار در هجر تو دلم را باشد غوغائيدانم كه ارمغان بهشت روي زمينم هست يار با وفائي دوست دارم معشوق كه مرا باشي دم مسيحائي ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : من و شب و تنهايي,منو سازم و شب و تنهایی,منو شب و تنهایی,من و شب و تنهایی و سیگار, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 169 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

همه قصه هايم براي توهمه غصه هايم براي منهمه مهتاب و ستارگان شب براي توبي كران اندود سياهي شام براي منهمه مهر و آفتاب زيبايش براي توهمه ابر و دلگيري آسمان براي منهمه دلدادگي و عاشقانه براي توهمه دلشكستگي و حسرت براي منهمه شور و شوق و جنون دلدادگيم براي توهمه خسران و حسرت و پيرانه سر براي منتو همه ميلاد و جشن آغازمن در جستجوي ترنم بهار و رهائي ز پايانتو را جويم وراي اقليم غم و دلتنگيمن در تمناي وجودت اسير سرگشتگيتو را در كدامين خواب و رويا بينم بازچه ترفند باشد رهايي ز سرزمين كابوسها وپرواززير كدامين آسمان تو را جويم يار؟اقليم دلدادگيهايم را به پايت ريزم ياربه تمناي عشق زخم تن را پنهان كردم ز ريش دلبه جستجوي تو ديوانه گشتم اي همه مرا دلمينگرم اين جهان هستي در غياب تومرا باشد هيچ و باز هيچ زندگاني در هجران توگوش كن نجواي مرا در هر نيمه شبدوست دارم اي محبوب و همه مرا عاشقانه تب ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 160 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 22:00

من و اين پاييز طلائيعاشقانه ترانه ها ز هرجائيبرگ طلائي مي بوست روي نور مهرخورشيد مي بخشد نور و گرما بي هيچ كبرنسيمي كه نوازش مي كند موي مراگوئي نجواي عاشقانه اي است كه مي خواند مراباز پاييز است و رقص رنگهاي سلطان فصل هامي خواند تا نا اميدي رود و ياد آورد وصل هاغرق شوم و به دنبال شكستن طلسم غمتا نغمه جدائي و هجر زين خزان شود كمآرام آرام غرقه عاشقانه پاييز شدم مننجواي با تو زدم اي همه جانان مناين پاييز رنگارنگ شود فاتح رنگ سياه هجر؟طلائي مهر دست به دست دهد به قرمز مهر؟دوست دارم را من گفتم به چنين زيبا خزانجانا حكايت عشق با دلشكسته من هم بمان ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : من و این,من و اين همه خوشبختي محاله,من و اين چت,من و اين حال عجيبم,من و اين تهي, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 165 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 21:59

با كاج رفاقتي ديرينه دارموفادار به جامه است رنگ عوض نمي كند و خاطره اي دهداين رفيق سبز را هر روز در غرقه پاييزي هايم مي بينم او مرا به خانه پدري سالهاي دور مي برد آن روزگار شيرين آرزوهاي بزرگ و دل بستن به تصاوير خيالبوي برگهايش روي دستهايم هر روز امتحان مي كنم و من هم سبز مي شوم و كاج گونه شده و جامه عوض نمي كنم و باز همان تورج نوجواني مي شوم موهايم سپيدم را از ياد مي برم و اين دل امروزي ام را فراموش مي كنم اين دلي كه آن شور و غوغا را ندارد بي نوا دلم حسرت آن دل دست نخورده را دارد و من با نفحه رفيق كاجم چون او مي شوم بي غل و غشبي رنگ عوض كردنآزاده چون نوجوان پر غوغا آن روزگار دوررفيق كاجم را دوست دارم زيرا يادم آوردهمه شيريني هاي خانه پدري و صداي پدر كه مي خواند مراروزگاري كه هنوز برق عشق حاكم چشمهايم بود و اين سايه غم نامردمان كلافه ام نمي كندبا كاج تورجي مي شوم كه خيلي دوستش داشتندبا كاج همان پسرك پر شرم نوجواني با عشق پنهان مي شومبا كاج باز طلاي مادر بزرگم مي شومبا كاج خودم مي شومبي رنگ عوض كردن پنهان شدنسر به آسمان آرزوها مي زنمو باز عاشق مي شومآري عاشق ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : h lk,ذاك من ذاك, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 178 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 21:59

قول داده بودم مرثيه ننويسم  اما  دنياي بي تو غمگين است هر چند كه هستي با تمامي عاشقانه هايتلئونارد كوهن هم رفت مردي كه از عشق و خرد و صد البته از غم هاي روزگار سرود و نوشت و نواخت و خواند فلسفه جالبي در مورد زندگي داشت مي گفتچون خرسي هستم كه در پاي كندوئي نشستم تا عسل خود بيرون آيد. و شيرين كام شوم بي آن كه نيشم زننداو  براي. دنيا فلسفه زيبايي به جا گذاشتروزگاري نويسنده مجله رولينگ استون از او در مورد  پس از مرگش پرسيد و او داستاني از باب هوپ  كمدين مشهور هاليوود تعريف كرد كه روزگاري همسرش از او مي پرسد  در جنگلي دو مكان وجود دارد در يكي درختان زيبائي دارد و در جاي ديگر منظره زيبايي است و او ترجيح مي دهد كجا دفن شود؟باب هوپ مي گويد. سور پرايزم كنحال بعد از مرگ لئونارد كوهن او را با گفتار خودش سور پرايز. بايد كرد Dance me to the end of loveاين  ترانه تو است و به خودت تقديم مي كنيم با تو مي رقصيم تا پايان عشق!!!تعجب كردي؟  و مي پرسيمگر عشق پاياني دارد؟ميبيني سورپرايز شدي  رقص تا پايان عشق. بي پايان رقص است چون حكايت هاي تو كه بي پايان است. آري رقص عشق پايان ندارد كه اگر عشق همان عشق باشد ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : با من تا پایان عشق برقص لئونارد کوهن,با من تا پایان عشق برقص, لئونارد کوهن دانلود,با من تا پایان عشق برقص, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 189 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 21:59

زير باران بايد رفتزير باران بايد خوانداشك و لبخند همه زير باران استو من و باران همراه همبرايت. با باران مي نويسمبي اشك و إه و داد مي نويسمزير باران مي روم باديادت اي يارآسمان عشقم بر من باز هم ببارزير باران مي نويسم شعر آهنگ عشقهمه دل و روحم تقديم به تو اي همه مرا عشقزير باران مي نويسم ز همه رنج و دوري بي تو بودنزنده شدم به عشق تو پيش ز مهرت تنها حكايتم مرده بودندوست دارم را زير لطف باران با تو گويمدوست دارم را با تو هزار گونه گويمباباران با تو گويم زعشقآري عشق و عشق و تنها عشق ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : زير باران بايد رفت,زير باران بايد رفت سهراب سپهريي,زیر باران باید رفت,زیر باران باید رفت سهراب سپهری,زیر باران باید رفت سهراب,زير باران بايد رفت سهراب سپهري,زیر باران باید رفت سپهری,زیر باران باید رفت عصار,زیر باران باید رفت زن,زیر باران باید رفت از سهراب, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 221 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 12:30

و سكوت پيرامون را گرفته است درد و من و تنهايي به ياد روزهاي دور با يار دبستاني ام جمله مي سازمدرد من از تنهايي استدرد من به تنهايي استآموزگارم را به تصوير مي كشماز حرف اضافه استبه حرف اضافه استبعد از حرف اضافه متمم استحروف اضافه؟ اگر اين حرف اضافه است پس چرا نقش دارند پشت سر آنها متمم مي آيند بي نوا اضافه ها نقش مي آفرينند اما هميشه اضافه خوانده مي شوند چون حكايت خيلي از ماو متمم؟كاش نقش دستور زباني داشتيم كه مكمل بود چون نقش هاي سينمايي نقشي كه تكميل مي كرد زاويه ٩٠ نداشت عمود نبود مسلط نيود بالاي سرش نايستاده بودكاش مسند و مسند اليه اي نبود نسبت نمي ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : از شروع درد تا زایمان,درد از کمر تا پا,درد از لگن تا زانو,درد از گلو تا معده, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 167 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 12:30

تو را كجاي جويم؟ز كدامين آشناي سراغت گيرم؟به جستجويت به إخر شب زده امبه هر رويا وًكابوسي سر زده ام؟شب در تهي ترين پوچي بي معشوقهمه روح و وجودم به خيال تو مشغولصبح و نغمه پرندگان و هياهو شهر شروعبي تو كجا يابد دل من مهر زندگي و فروغ؟دريغا هر دمي كه بي حضور لبخند تو گذشت زندگي نبود كابوس زيستن است هر دم كه بي تو گذشتقلبم مي زند در هواي تو چون شكار رسته ز صيادهمه عالم شنيد محبوبم بي كران مرا ناله وفريادباز خوانم تا رهايي يابم زين اسارت و تنهاييبه جستجويت كدامين اقليم را جويم كي باز آئي؟دوست دارم را باز گويم با اين لبان بستهدوست دارم نكند هيچگاه مرا خسته ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : اي جواني تو را کجا جويم, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 156 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 12:30